1 ـ جنبش عدم تعهد
جنبش عدم تعهد در روز 18 آوريل 1955، در باندونگ اندونزي بر اثر كوششهاي مستمر نهرو، سوكارنو، ناصر و تيتو، در عرصه سياسي جهان سرد اعلام موجوديت كرده طي اين اعلاميه اصول دهگانهاي به تصويب رسيد كه بيانگر اهداف و مقاصد تشكيل اين جنبش بود. اصولي كه رهايي و عدم وابستگي در برابر بلوك شرق و بلوك غرب را تشويق و ترويج كرد.
دولت ايران و عراق هر دو در اين كنفرانس شركت كرده و از آمال و مقاصد اين جنبش حمايت كرده بودند. اما ايران به لحاظ پيوستن به پيمان نظامي بغداد، نتوانست در نخستين اجلاس سران كشورهاي غير متعهد حضور يابد و از آن به بعد نيز مسأله عضويت ايران در اين جنبش مطرح نشد.
در 1979، بعد از انقلاب اسلامي و از هم پاشيدن پيمان سنتو مسأله عضويت اين كشور در جنبش بطور جدي مطرح شد و اين عضويت، در كنفرانس ششم سران در هاوانا تحقق پذيرفت.
اما عراق از همان اوان تشكيل جنبش عدم تعهد، به عضويت آن در آمده بود.
در پي لغو عهدنامه مرزي 1975، از طرف عراق و حمله اين كشور به خاك جمهوري اسلامي ايران، در ميان دو كشور عضو جنبش عدم تعهد جنگي شعلهور شد. اين سازمان براي خاتمه جنگ تلاشهايي انجام داد. خصوصاً در روزهاي آغازين تجاوز، با تشكيل كميته حسن نيت، به منظور ايجاد پل تفاهم بين ايران و عراق و انجام تحركات ديپلماتيك وسيع از سوي وزراي خارجه كوبا، هند و يوگسلاوي در جهت اختتام جنگ، موضع فعالي را اتخاذ كرد كه تمامي اين تلاشها تا زمان صدور قطعنامه 598 شوراي امنيت، با موفقيت همراه نبوده است.
امّا قطعنامه 598 شوراي امنيت زماني صادر شد كه مدت اندكي از اجلاس ششم سران كشورهاي عضو جنبش در حراره گذشته بود. در اين اجلاس بيانيههايي صادر شد كه نشان ميدهد سياست جنبش، همگام با سياست شوراي امنيت شكل ميگيرد و دنبال ميشود. و اين مطلب خصوصاً در قضيه ايران و عراق نمود بيشتري داشت.
جنگ دو كشور بخشي از مطالب بيانيه سياسي اجلاس سران را بخود اختصاص داده بود، و در اين بيانيه ضمن اظهار نگراني عميق از آغاز و ادامه جنگ خواستار شد كه در كشور فوراً به نبرد ميان خود خاتمه دهند، و از ديگر كشورها و سازمانها نيز خواست براي پايان دادن به جنگ بيشتر تلاش كنند.
اين بيانيه براي اولينبار به مسأله آغاز جنگ پرداخت و بدون اينكه از متجاوز نامي ببرد آغاز جنگ را محكوم كرد، كه اين مطلب نيز در راستاي سياستهاي اعضاء دايم شوراي امنيت پس از رد قطعنامه 588 توسط ايران بود، كه با دادن امتيازات ضعيف به ايران سعي در اختتام جنگ داشتند و اين امر در قطعنامه 598 نمود بهتري يافت. پس از پايان اين اجلاس بود كه قطعنامه 598 به تصويب شوراي امنيت رسيد. جنبش بلافاصله از اين قطعنامه حمايت كرد و خواستار اجرا و پيگيري مفاد آن شد. اعضاء جنبش نيز براي متقاعد كردن ايران به پذيرش قطعنامه تلاشهايي انجام دادند، خصوصاً در اين زمينه فعاليتهاي كشور هند قابل توجه بوده است.
در حاشيه اجلاس چهل و دوم مجمع عمومي سازمان ملل، وزراي امور خارجه كشورهاي جنبش غيرمتعهدها اجلاسي را در نيويورك تشكيل دادند. اجلاس در بيانيه نهايي خود، ضمن نگراني عميق از آغاز و ادامه خصومت بين ايران و عراق، مجدداً از دو كشور خواستند كه به مناقشات خود خاتمه دهند و از كوششهاي اخير شوراي امنيت در جهت ارائه يك راه حل جامع، عادلانه و آبرومندانه ـ قطعنامه 598 ـ قدرداني كردند و همچنين از شورا خواستند كوششهاي خود را براي صلح دو چندان كند.
اين سياست جنبش نسبت به مسأله جنگ ايران و عراق تا زمان پذيرش قطعنامه از سوي ايران، بلاتغيير ماند.
سياست و نگرشي كه از آن ميتوان تحت عنوان « در سايه شورا» نام ببريم، اين است كه جنبش عدم تعهد همواره منتظر اقدامات شوراي امنيت بود و خود از هر گونه اظهار موضع خودداري كرده است، و پس از اعلام نظر شوراي امنيت و قدرتهاي بزرگ، به دنباله روي صرف از جو حاكم پرداخت.
اين سياست، نفوذ قدرتهاي بزرگ جهان را در تصميمگيري اعضاء جنبش نشان ميدهد، كه با طرز تفكر اوليه و استقلال جنبش عدم تعهد مغايرت دارد.
:: بازدید از این مطلب : 510
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12